درد بزرگ زندگی

 

بزرگترین درد زندگی، نه مردن که فراموش شدن است

باختن کسی است که او را دوست میداشتی

درد بیمهری آنانی است که به ایشان مهر ورزیدی

دریافت بیاعتنایی از جانب آنانی که روز و شبِ تو را پرکردهاند

بزرگترین درد زندگی، نه مردن که از یاد رفتن است

قدر دیگران را بزرگ کردن و ناسپاسی دیدن

انتظار شنیدن سلامی است که به گوشات نمیرسد

اشتیاق دیدن عزیزی است که به سراغات نمیآید

نامهربانی کشیدن از کسی است که او را مهربانترین میدانستی

و نامحرمی دیدن از کسی که او را محرم خود دیده بودی

سپری کردن روزگار در درد عشق و غم تنهایی است

بزرگترین درد زندگی، نه مردن که درد دور افتادگی است

درد بیکسی است، درد بیمهری

نیازمندی به تسلای خاطر از کسانی است که تو را از خاطر بردهاند  

زندگی پر از ناملایمات است

 آیا، اما امیدی به بهبود میرود؟

آیا میرسد روزی که مردم به فکر یکدیگر باشند؟

و برای آنان که نیازمند محبت و توجهاند، وقتی بگذارند؟

همهی ما، تکبهتک، نقشی در این صحنهی ناملایم روزگار به عهده داریم

هر کدام از ما، نفربهنفر، نسبت به همهی مردم تعهداتی داریم   

وبزرگترین آن، عهد آشکار کردن مهر و محبت است

اما اگر بیتوجه و بیاعتنا بمانی و محبت را انکار کنی

کسی تو را تنبیه نخواهد کرد

تنها، از یادات خواهند برد

همچنان که دیگران را از یاد برده بودی !...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد